۳۱ خرداد ۱۳۸۸، ۹:۰۵

اهمیت متون کلاسیک بازترجمه آنها را ضروری می‌کند

اهمیت متون کلاسیک بازترجمه آنها را ضروری می‌کند

به گفته فواد نظیری اهمیت متون کلاسیک آنقدر بالاست که ترجمه آنها در دورانهای مختلف از نگاه، زبان و روایتهایی که مترجمان مختلف با استعدادها و ظرفیتهای زبانی گوناگون دارند، یک ضرورت است.

فواد نظیری مترجم و شاعر در گفتگو با خبرنگار مهر نظر خود را درباره لزوم ترجمه مجدد آثار کلاسیک و کهن غرب اینگونه بیان کرد: قاعدتاً متون کلاسیک در هر فرهنگ بار زبانی خودشان را دارند ولی اگر بر اساس متون کلاسیک نگارشهای جدیدی ارائه شود امکان شناخت آن متون برای مخاطب امروزی آسانتر می‌شود.

وی ادامه داد: این کار به ویژه در ادبیات کودک بسیار کاربردی است که نمونه آن را در تلاش ارزنده مهدی آذریزدی در بازسازی داستانهای گلستان و مثنوی دیده‌ایم که این اتفاق در قالب ترجمه قصه‌های قدیمی هم می‌تواند بیفتد؛ بدین صورت که قصه‌های قدیمی بازنویسی شوند تا سپس آنها را ترجمه کرد. این کار برای گروه سنی کودک و نوجوان جواب می‌دهد.

این مترجم مثال زد: من 15 قصه از هزار و یک شب را که 70 سال پیش در آمریکا ساده‌نویسی و برای نوجوانان به انگلیسی چاپ شده بود، به فارسی برگرداندم چرا که فکر می‌کردم این نسخه از هزار و یک شب برای این گروه سنی قابل فهم‌تر است.

ترجمه متون ساده شده برای مخاطب کودک و نوجوان

نظیری در پاسخ به نقد ما مبنی براینکه وقتی متنی در زبان اصلی ساده‌نویسی و بازنویسی می‌شود یک گام از اصل آن دور می‌شود حال اگر مترجم به چنین متنی رجوع کند مخاطب زبان مقصد با نسخه‌ای روبه‌رو می‌شود که چندین بار تغییر کرده است، گفت: این کتابها علیرغم ساده‌سازی چون در زبان کلاسیک ریشه دارد با زبان این دوره فرق دارد و همانطور که تاکید کردم برای مخاطبی است که در صورت رجوع به متن کلاسیک نمی‌تواند درک درستی از آن داشته باشد و اینگونه ترجمه‌ها به او آمادگی ذهنی می‌دهد که متن را بشناسد و شایق شود که بعدها به متن اصلی با همان زبان کلاسیک اصیل رجوع کند.

وی در توضیح بیشتر تاکید کرد: وقتی مترجم متن ساده شده را ترجمه می‌کند این فقط کمکی است به خواننده‌ای که به دلایلی نمی‌تواند با متون کلاسیک ارتباط برقرار کند البته در ترجمه چنین متونی هم باید ترجمه ریشه در زبان کلاسیک داشته باشد. 

ترجمه متن کلاسیک در بستر زبان کلاسیک مقصد

مترجم "داستانهایی از هزار و یک شب" تصریح کرد: ما نمی‌توانیم ادیسه و ایلیاد را که متنی قدیم است صد در صد به یک زبان ساده امروزی ترجمه کنیم به همین دلیل باید برای ترجمه آن بستر زبان کلاسیک خودمان را انتخاب کنیم بنا براین برای ترجمه چنین آثاری مترجم باید شناخت کافی از زبان متن اصلی و زبان کلاسیک خودش داشته باشد.

وی با اشاره به ترجمه سعید نفیسی از ادیسه و ایلیاد گفت: در مورد بحث اصلی گفتگویمان که به لزوم ترجمه مجدد متون کلاسیک اشاره دارد این مثال را می‌زنم که ما ترجمه خوب سعید نفیسی را از ادیسه و ایلیاد داریم ولی سالیان بعد کزازی دوباره ادیسه و ایلیاد را ترجمه کرده و در این ترجمه یک گام به متن اصلی نزدیک‌تر می‌شود زیرا او تلاش کرده با زبانی نزدیک به شاهنامه و واژگان آن ترجمه کند.

مترجم "رومئو و ژولیت" افزود: اهمیت متون کلاسیک آنقدر بالاست که لازم است در دوره‌های مختلف با نگاه‌ها، زبان‌ها و روایتهای جدید ترجمه شود. همچنین ظرفیتهای زبانی و استعدادهای هر مترجم با دیگری فرق دارد؛ مثلا می‌بینیم نفیسی و کزازی از زوایای مختلفی به آثار هومر نگاه کرده‌اند که هر دو مزایای خاص خود را دارد و خواننده با ترجمه‌های متنوع می‌تواند شناخت بهتری از یک اثر پیدا کند.

این مترجم گفت: ما در زبان فارسی روایتهای مختلفی از مثنوی یا حافظ داریم که هر نویسنده از دیدگاه و مستندات خود موضوع را بازخوانی و تفسیر کرده که همین قیاس در ترجمه هم هست و این درباره هر نوع متن اعم از کلاسیک و معاصر صادق است.

تکثر ترجمه‌ها ضروی است

مترجم "زندگی گزینه گفتارها" (پائولو کوئیلو) با تاکید مجدد بر لزوم تکثر ترجمه‌ها بیان کرد: در زبانهای دیگر هم تکثر ترجمه‌ها وجود دارد و من به جد طرفدار این موضوع هستم. وقتی که چندین ترجمه از یک کتاب در دسترس باشد خواننده علاقمند از زوایای مختلف با کتاب آشنا می‌شود و این مساله به او کمک می‌کند استنتاج بهتری از متن داشته باشد و مبنای قیاس در ذهنش به وجود آید. فکر می‌کنم خوانندگان حرفه‌ای و علاقمند به ترجمه‌های مختلف رجوع می‌کنند و این مساله در کل به نفع ادبیات، پیشبرد زبان و فهم و جاافتادن واژگان زبانی است.

نظیری در ادامه صحبتهایش پیشنهادی برای مترجمان متون کلاسیک مطرح کرد: همانطور که برخی نویسندگان توضیحاتی در کتابشان می‌دهند تا مطلب برای خواننده بازتر شود و این تحریرها به مترجم هم کمک می کند که به متن اصلی نزدیکتر شود، مترجم هم می‌تواند توضیحات و یادداشتهایی داشته باشد که خواننده را در درک بهتر متن یاری رساند.

مترجم "خوردن عسل کلمات" (رابرت بلای) تصریح کرد: مترجم با مطالعه تفاسیر و توضیحاتی که نویسنده درباره اثرش نوشته است و یا مطالبی که دیگران درباره یک اثر نوشته‌اند، می‌تواند درک بهتری از متن داشته باشد و ترجمه بهتری ارائه کند.

وی در پایان، صحبتهای خود را اینگونه جمع‌بندی کرد: مترجم می‌تواند متون ساده شده را برای شناخت همگانی و کسانی که به دلایلی ممکن است درک درستی از متن کلاسیک نداشته باشند، ترجمه کند ولی اصل بر این است که او متن اصیل را ترجمه کند و هم و غم خود را روی ترجمه درستی از متن کلاسیک بگذارد.

کد خبر 899690

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha